فردا تو رامثل سیـزده به در میکنم !
اما نمیدونم یادت را گره بزنم به لحظه های زندگیم ، تا بیایی تا بمانی !
یا اینکه مثل یه دروغ سیزده فراموشت کنم !
تو بگو . . .

سلاااااااام آقايي من سيزده بدرت مبارك

پيش هم نبوديم ولي هرجايي بهت خوش بگذره عزيزم

میگم هیس هیچی نگو .  دلم میگه نمیشه . نگم دق میکنم

میگم هر حرفی رو که نباید به زبون بیاری  میگه این یکیو نمیتونم نگم

میگم باشه بابا بگو ! من و دلم با هم میگیم

" دلم برات تنگ شده بود "

.... من:

با نگاهت در خوشی غرق می شوم ،

و با صدایت به دیار آشنایی سفر می کنم.

کمند گیسوانت اسب سرکش روحم را به اسارت می کشد.

ندانم طنین کوهساران را ،

یا صدای پر خروش چشمه ساران را ،

یا صدای پای تک تک یاران را ؛

کدامین را به تو هدیه کنم.

بـــــــــه تـــــــــو ســــــــوگنــــد و بـــــه نـــــذر گل ســرخ
و بــــــه پـــــــروانــــــه کــــــه در عشــــــق فنـــا میگردد،
زنـــــــــــدگی زیبــــــــــا نیـــــست آنـچه زیــــباست تویی
یــــــادمـــــــان باشــــــد از ایـــــــن غـــمکده روزی برویم،
تـــــا کســـــــی عــــــــــطر تــــــــــو را حــــــس نــــــکند
و نـــــــدزدنـــــد تـــــــو را از مـــــنــــــو من هیــــــچ شوم،

.
اگه فراموشم کنی میرم سراغ سرنوشت

میگم چرا اسم منو فقط تو قلب تو نوشت

اگه فراموشم کنی سلطان قصر غم میشم

مثل یه شمع بی فروغ لحظه به لحظه کم میشم

معمولا آدما از اینکه بعد از مرگ فراموش بشن وحشت دارن

ولی چه سخته زنده باشی و فراموش بشی

اگه با تنهایی و غم تموم بشه عمرم

بدون که تو رو فراموش نمیکنم عمراً

اگه فراموشم کنی میرم سراغ سرنوشت

میگم چرا اسم منو فقط تو قلب تو نوشت

اگه فراموشم کنی سلطان قصر غم میشم

مثل یه شمع بی فروغ لحظه به لحظه کم میشم

وقتی میشی نیاز من که نباشی پیش من